دعای مشمول

ساخت وبلاگ

چه بر سرت آمده جوان که اینچنین چنگ به پرده ی کعبه زده ای و شیون می کنی؟  -گرفتار نافرمانی پدر شده ام و نفرینش زندگی ام را ویران کرده. - چه کرده ای که زبان پدری که جانش به جان فرزند بسته است، به نفرینت گشوده شد؟ - جوان بودم و جاهل. آلوده ی گناه بودم و بی بند و بار.  پدرم نصیحت کرد، دشنامش دادم. التماسم کرد، کتکش زدم. روزی سکه هایی را که پنهان کرده بود، برای خوشگذرانی و معصیت خدا برداشتم.  راهم را سد کرد. دستش را پیچاندم و به گوشه ای پرتش کردم.  خواست از جا بلند شود، درد در بدنش پیچید و نتوانست.  او ناله می کرد و من سکه ها را می شمردم.  دلش شکست.  رو به خانه ی خدا با صدایی لرزان گفت خدا دستت را بپیچاند و زمین گیرت کند.  نفرینش اجابت شد.  بدنم سست شد و افلیج شدم. - چه بد کرده ای با خودت و کسی که تو را پرورانده بود!  - توبه کردم.  به دست و پایش افتادم تا مرا ببخشد و نفرینش را از من بردارد. آزرده بود، اما پدر بود. قبول کرد! به سمت کعبه راه افتادیم تا در کنار خانه ی خدا شفایم را طلب کند. در میانه ی راه شترش رم کرد. پدرم به زمین افتاد و از دنیا رفت. حال تو بگو با این درد بی درمان چه کنم ای کسی که رسول رحمت تو را "پدر" برای امت خواند؟ - بگو: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

کوئیز اول فیزیک...
ما را در سایت کوئیز اول فیزیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avaayeomidsch بازدید : 335 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 17:33